۲ آبان ۱۳۸۸

ویژه نامهٔ سید حسن تقی زاده ۵ 

روزنامهٔ کاوه 

به قلم ادوارد براون 




ایران و آلمان : 


گاهی بعضی از افراد اظهار تعجب می کنند که هنگام جنگ بین المللی در ایران حزب بزرگی که بیشتر از دموکراتها و اصلاح طلبان معتبر بوده اند خود را به طرفداری آلمان معرفی نموده اند . حل این مسئله خیلی سهل است . روسیه امپراطوری هولناک و منفور بود طبعاً هر قوه که باعث انعطاف توجه او از شکار بی دست و پایش ( یعنی ایران ) میشد و موجبات تزلزل قدرت او را فراهم میساخت محبت عامه را به جانب خود جلب میکرد . و ایران به هیچ وجه سابقهٔ عداوت و بیمی نسبت به آلمان نداشت زیرا که از سرحداتش دور است و هیچگاه استقلال آنرا تهدید نکرده است . البته آلمان هم از این احساسات استفاده کرد و چنان تبلیغات شدیدی به کار انداخت که تاریخش قابل نوشتن و خواندن است .


روزنامهٔ کاوه دورهٔ قدیم ۱۹۱۶ ـ ۱۹۱۹ : 


یکی از عوامل تبلیغ جریدهٔ کاوه بود که در برلن اسماً در هر پانزده روز یکبار منتشر میشد و از ۲۴ ژانویهٔ ۱۹۱۶ تا ۱۵ آگوست ۱۹۱۹۱ دوام کرد . میان شمارهٔ ( ۳۰ ـ ۲۹ ) که در ۱۵ جولای ۱۹۱۸ انتشار یافت و نمرهٔ ( ۳۱ ـ ۳۲ ) که در ۱۵ اکتبر ۱۹۱۸ بیرون آمد همچنین میان شمارهٔ ۳۳ مورخ ۱۵ نوامبر ۱۹۱۸ و نمرهٔ ۳۴ اول مارچ ۱۹۱۹ فاصله خیلی زیاد شد . و از تاریخ انتشار شمارهٔ اخیرالذکر تا موقع نشر آخرین نمرهٔ دورهٔ قدیم که فوقاً ذکر شد پنج ماه و نیم طول کشید .


دورهٔ جدید کاوه ۱۹۲۰ ـ ۱۹۲۱ : 


در ۲۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ نخستین شمارهٔ دورهٔ جدید از طبع خارج شد این بار به کلی از سیاست صرف نظر کرد و توجه خود را به ادبیات و علوم معطوف داشت اما در طرز تدوین و سبک تحریر و حسن طبع میزان عالی سابق را از دست نداد . این دفعه جریدهٔ کاوه ماهی یکبار انتشار می یافت و دو سه سال دیگر دوام کرد آخرین شمارهٔ ( نمرهٔ ۱۲ ) در تاریخ اول دسامبر ۱۹۲۱ چاپ شد و تقریباً دارای ۳۳ صفحهٔ بزرگ دو ستونی بود .


مقالات مهمه دورهٔ قدیم کاوه : 


در اوقاتی که کاوه جنبهٔ تبلیغاتی داشت مندرجاتش بیشتر سیاسی بود و هر چند راجع به وقایع و حوادث ایران و اعمال ملیون (کمیتهٔ دفاع ملی ) مطالب سودمند درج میکرد اما در موضوعهای ادبی تا بعد از متارکهٔ جنگ جز در بعضی شمارهها وارد نمی شد مثلاً در شمارهٔ ۴ ( ۴ مارچ ۱۹۱۶ ) یک قطعه شعر کردی دیده می شود ، در نمرهٔ ۲۰ شرح حالی از ادیب بزرگوار محمد صادق قائم مقامی ملقب به ادیب الممالک و متوفی در ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۳۵ ( ۲۱ فبرورای ۱۹۱۷ ) درج است . در شمارهٔ ۲۱ مطالبی راجع به نتایج علمی حاصله از مأموریت کاپیتن نی درمایر به افغانستان مسطور است ، در نمرهٔ ۲۳ مقالهٔ از پرفسور میتوخ دربارهٔ رضا عباسی که از صنعتگران مشهور ایرانست درج گردیده . در شمارهٔ ۲۶ شرحی راجع به محصلین ایران و آلمان دیده میشود . در نمرهٔ ۳۳ ( ۱۵ نوامبر ۱۹۱۸ ) به مناسبت وصف کتاب جدیدی که موسوم است به راه نو ولی به زبان آلمانی تحریر یافته شرحی راجع به اقدامات و مساعی مختلفه که برای اصلاح یا تغییر خط فارسی شده است به نظر میرسد . در شمارهٔ ۳۴ ( اول مارچ ۱۹۱۹ ) شمهٔ در باب تأسیس انجمن ادبی ایرانیان در برلن و مکتوبی از میرزا محمد خان قزوینی در خصوص نکتهٔ راجع به املای فارسی درج گردیده است . در نمرهٔ ۳۵ ( ۱۵ آگست ۱۹۱۹ ) مقالهٔ مفصل و جالب توجهی به قلم میرزا محمد خان راجع به قدیمترین شعر فارسی که بعد از فتح عرب باقی مانده مندرج است .


مقام ارجمند دورهٔ جدید کاوه در ادب و انتقاد : 


دورهٔ جدید کاوه که در ۲۲ ژانویهٔ۱۹۲۰ شروع شد بالعکس تمام ادبی بود و مقالات بسیار گرانبها داشت ، ایرانیان مقیم برلن اگر چه معدود بودند اما چند نفر از متفکرین و دانشمندان معتبر فیمابین خود داشتند و اگر چه در وطن دوستی حرارتی فوق العاده داشتند اما از معایب ملت خود کاملاً آگاه و به اخذ و نشر بهترین آثار علم و معرفت اروپا شایق بودند از خواص طرز تحقیق آلمانها ایجاز و استقصا و دقت فوق العاده و امتحانات طاقت فرسا در استخراج مطالب است از تمام منابع و جمیع مأخذ . ایرانیان که همیشه حدسیات ماهرانه دارند ، اما تحقیقاتشان در ادبیات بیشتر بی مطالعه و نظریاتشان ناپخته و نامستحکم است . بیش از هر چیز محتاج به پیروی از آلمانها و سرمشق گرفتن از طرز تحقیق و استقصای آنان هستند .

صاحب جریدهٔ کاوه ( سید حسن تقی زاده ) در مقالهٔ که دورهٔ جدید روزنامه با آن شروع میشود مقصد و مرام خود را چنین بیان می نماید : 


دورهٔ جدید : 


« روزنامهٔ کاوه زائیدهٔ جنگ بود و لهذا روش این روزنامه نیز با موقع جنگ متناسب بود و حالا که جنگ ختم شده و صلح بین المللی در رسیده کاوه نیز دورهٔ جنگی خود را ختم شده میداند و به یک دورهٔ صلحی شروع می کند و لهذا اساس و خطِ روش تازه ای که از اول سال ۱۹۲۰ میلادی مطابق با ۹ ربیع الثانی ، کاوهٔ جدید پیش میگیرد نسبتی با کاوهٔ سابق ندارد و در واقع روزنامهٔ تازه ای میشود که مندرجات آن بیشتر مقالات علمی و ادبی و تاریخی خواهد بود و مسلک و مقصدش بیشتر از هر چیز ترویج تمدن اروپائی است در ایران ، جهاد بر ضد تعصب ، خدمت به حفظ ملیت و وحدت ملی ایران ، مجاهدت در پاکیزگی و حفظ زبان و ادبیات فارسی از امراض و خطرهای مستولیه بر آن و به قدر مقدور تقویت به آزادی داخلی و خارجی آن .... به عقیدهٔ نویسندهٔ این سطور امروز چیزی که به حد اعلا برای ایران لازم است و همه وطن دوستان ایران با تمام  قوی ( تحت اللفظ ) باید در آن راه بکوشند و آنرا بر هر چیز مقدم دارند ، سه چیز است که هر چه درباهٔ شدت لزوم آن مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده : نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلا شرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و رسوم و تربیت و علوم و صنایع و زندگانی و کل اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثناء ( جز از زبان ) و کنار گذاشتن هر نوع خود پسندی و ایرادات بی معنی که از معنی غلط وطن پرستی ناشی میشود و آنرا « وطن پرستی کاذب » توان خواند . دوم اهتمام بلیغ در حفظ زبان و ادبیات فارسی و ترقی و توسعه و تعمیم آن . سوم نشر علوم فرنگ و اقبال عمومی به تأسیس مدارس و تعمیم تعلیم و صرف تمام منابع قوای مادی و معنوی ....

این است عقیدهٔ نگارندهٔ این سطور در خط خدمت به ایران و همچنین برای آنان که به واسطهٔ تجارب علمی و سیاسی زیاد با نویسنده هم عقیده اند . 

« ایران باید ظاهراً و باطناً جسماً و روحاً فرنگی مأب شود و بس . » 

باید در خاتمهٔ این بیان اصول عقاید این را نیز بگویم که به عقیدهٔ نگارنده شاید بزرگترین و مؤثرترین کل خدماتیکه در این راه توان کرد نشر ترجمه های یک سلسله از کتب مهمهٔ اروپاست به زبان فارسی سهل و آسان در ایران . » 


بر طبق مفاد مرام فوق چند مقاله راجع به طرز تعلیم در آلمان و اقدامات انجمن ایران و آلمان و تسهیلاتی که برای اقامت و تحصیل محصلین ایران در آلمان لازم است درج شده اما بیشتر مقالات به زبان و ادبیات ایران اختصاص دارد . 


بعضی از مقالات مهمهٔ دورهٔ جدید کاوه : 


مثلاً در سال ۱۹۲۰ یک سلسله مقالات به قلم تقی زاده ( با امضای محصل ) راجع به احوال مهمترین شعرای قدیم ایران دیده میشود . یک مقالهٔ مبتکرانه به قلم دکتر آرتور کریس تن سن کوپنهاکی راجع به وجود شعر در پهلوی ، بحثی راجع به تطور زبان فارسی در قرن اخیر ، مقالاتی راجع به مزدک ، مقالاتی به عنوان مناظرهٔ روز وشب در مقایسهٔ طرز تحقیقات مشرقیان و مغربیان که بیشتر به تفضیل غرب بر شرق خاتمه می یابد ، چهار دورهٔ زبان فارسی بعد از فتح عرب ، محک ذائقه راجع به اشعار پسندیدهٔ جدید فارسی و اشعاری که نویسنده از شعر کربلائی میخواند ، مأخذ شاهنامه از پهلوی و عربی و فارسی ، و یک مقالهٔ جالب توجهی راجع به فارسی فصیح و فارسی خان والده ، در این مقاله نویسنده تقلید کورکورانهٔ بعضی جوانان ایرانی مقیم اسلامبول را از اصطلاحات و جمله بندی ترکی استهزاء و نکوهش مینماید . این مقالات در غالب موارد نشانهٔ فرط اطلاع و قدرت انتقادی و نهایت ابتکار نویسنده هستند به حدی که نظیر آنها را در زبان فارسی تا کنون ندیده ام و شایستهٔ توصیف و تجزیهٔ مفصل تری هستند که متأسفانه در این جلد مجالی برای آن نیست .


سال آخر کاوه : 


کاوه در سال آخر هم دارای همان مقالات عالیه بود و در تاریخ و ادبیات مطالب سودمندی انتشار میداد که با تحقیقات مستشرقین اروپایی پهلو میزد . یک سلسله مقالهٔ مهم تاریخی به عنوان « روابط ایران و روس در زمان آق قوینلو و سلسلهٔ صفوی تا اول سلطنت آغا محمد خان قاجار » به قلم سید محمد علی جمال زاده هر ماهه به طور ضمیمهٔ کاوه منتشر می شد . و نشان میداد که مؤلف کلیهٔ منابع صحیحهٔ شرق و غرب را از نظر گذرانیده و در آنها قضاوت کرده است . قطع شدن جریدهٔ کاوه بعد از دسامبر ۱۹۲۱ لطمهٔ بزرگی به فن ایرانشناسی وارد ساخت . 


پایان 


برگرفته از کتاب تاریخ ادبیات ایران به قلم ادوارد براون و ترجمهٔ رشید یاسمی ، جلد چهارم ، چاپ اول ۱۳۱۶ ، تهران ، ص۳۱۸ ـ ۳۲۲ 














پاره ها 


زین پس قرار بر آن نهاده ایم که در خاتمه مقالتهای مختلفه ، ز بهر آنک پس از زمانی طویل ملاحظه و قرائت ، دیده از خواندن و دماغ از تعمق و غور در مطالب ، مبتلا به آفت خستگی و ملال اندیشه می گردد . کوتاه مطالبی گاه از زمرهٔ لطایف الطوائف و گاه بیتی از بزرگی و گاه شرح حالی از مهجوران زمانه و ...، خواهیم آورد ، تا که رفع خستگی از دیده و دماغ هم زمان حاصل آید و طلب مغفرت از حضرت جل جلاله را برای روزگار نو نمایید . 




تونی آتون : 

زوجهٔ ملا باقی شاعر که مصاحب میر نظام الدین علیشیر نوایی بود ، طبع چالاک و مزاج بی باک داشت . با شوهر و زن اکثر مشاعره و با هم طرفه مزاح دست میداد .

 نوبتی ملا این رباعی گفت : 


یاران  ستم  پیره  زنی  کُشت  مرا 

کاواک  شده  چونی  از  پشت  مرا

گر پشت بسوی او دمی خواب کنم

بیدار   کند  به  ضرب  انگشت مرا


تونی جواب نوشت :


هم خوابگی سست  رگی کُشت مرا

روزی  نبود از او به  جز  پشت مرا 

قوت   نه  چنانکه  پا تواند برداشت

بهتر بود از پشت دو صد مشت مرا 

برگرفته از تذکره اختر تابان ( تذکرهٔ زنان ) ، چاپ هند  ، ۱۲۹۳ قمری 


























































































































































































































هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گر شرم همی ز آن و این باید داشت
پس عیب کسان زیر زمین باید داشت
ور آینه وار نیک و بد بنمایی
چون آینه روی آهنین باید داشت

جمال الدین عبدالرزاق