۲ آبان ۱۳۸۸

ویژه نامهٔ سید حسن تقی زاده ۷ 


دو نامه از خیابانی به تقی زاده 

به کوشش ایرج افشار 



در میان اوراق تقی زاده که به لطف و اجازهٔ سرکار خانم عطیه همسر آن مرحوم دیده ام دو نامهٔ [شیخ محمد ] خیابانی یافتم که محققان تاریخ مشروطیت را مفید خواهد بود . این دو نامه در زمانی فرستاده شده است که تقی زاده پس از واقعهٔ قتل سید عبدالله بهبهانی ایران را ترک کرد و به اروپا رفت . از این دو نامه معلوم می شود که برای ادامهٔ اقامت در اروپا می خواسته است که مجوز رسمی مرخصی از مجلس کسب کند . می دانیم که شیخ محمد خیابانی در 

دورهٔ دوم از تبریز وکیل مجلس بوده است و مجلس دوم در ذی القعدهٔ ۱۳۲۷ افتتاح شده بود .                                                                       


ایرج افشار 




۱ ـ 


۲۱ شوال ۱۳۲۸ 

قربانت شوم ـ رقیمهٔ محترمه زیارت ، خدا شاهدست روحی تازه گویا به کالبد از کار افتاده ام دمیده شد . از مطالعهٔ مضامین عالیه و توجه به نکات دقیقه اش قلبم را قوت و دیدهٔ بصیرتم را نور و برای عمل در راه آزادی دستور حاصل آمد .

خواطر شریف به کلی آسوده باشد . به هیچ قسم سستی و فتوری در طی مراحل ترقی و سعادت و دفع و ازالهٔ خار و خاشاک این راه نجات ملت بر خود راه نداده همواره استمداد از خالق خود نموده با کمال استقامت ایستادگی در مقابل همه قسم ابتلاءآت و حملات عدو نموده و تا جان دارم تن از این معرکهٔ فتوت واپس نخواهم کشید و اینکه در اوایل رمضان قصد بر استعفا نموده بودم بعضی ملاحظات در نظر بود . بعد که از رفقا حس عدم رضا نمودم خصوص سفارش حضرتعالی را به آقای تربیت فسخ عزیمت نموده کمر همت محکم تر از سابق بر میان بسته خود را شریک و سهیم شدت و رخای رفقای خود می دانم . ولی چنانکه خوب ملتفت هستید روش حرکت و طریق مشی بنده در پیش بردن مقصود غیر از طراز سلوک اکثر رفقا می باشد . چنانچه حضرتعالی هم اشاره فرموده بودید هر وقتی را اقتضائی دارد و هر موقع را اقدامی مناسب است ، حالیه که ترک سلاح مقاتله نموده و مبارزات و مقابله را با بیان و بنان شروع نموده ایم باید قواعد محکمهٔ منطق را از نظر دور نکرده غلبه بر خصم و ارائهٔ طریق بر طالبین حق را از روی دستورالعمل حکمای دانا و فیلسوف های عاقبت بین معمول داریم . افسوس که بعضی ها ملاحظهٔ این طریق را ننموده بهانه به دست مغرضین و تهمت زننده ها می دهند . 

باری زیاده دردسر ندهم . چون تعلیقهٔ مبارکه الآن رسید و وقت مجلس هم نزدیک است به این چند سطر اکتفا می نمایم ،

ان شاءالله اجازه را هم با رفقا صحبت نموده انجام می دهیم و بنا به تأکید حضرتعالی به محض تمام کردن قرائت مکتوب شریف کاغذ را پاره پاره کردم ، مطمئن باشید و اگر تأکید هم نشده بود عادت بنده این است کاغذی که از رفقا می رسد و مشتمل بر مطالب سری باشد کاغذ را بعد از خواندن پاره می کنم و گمانم این است که کمتر کسی پیدا بشود مثل بنده در کتمان سر مواظب باشد . پس امیدوار بوده مطالب لازمه را با نصایح حکیمانه از مخلص خود مضایقه نفرمائید . والسلام علیکم و رحمته ، الاحقر الجانی  .


 محمد خیابانی 



۲ ـ 


۲۵ شوال 

قربان وجود مغتنمت گردم ، بدون اینکه اظهار دردهای دل را نموده غم بر غم آن دوست مبتلا به محن و غریب وطن بیفزایم شروع مطلب را صلاح می دانم . 

در خصوص تمدید مرخصی با رفقا مذاکره نمودم . در بدو نظر همه صلاح دانستند که مدت را دو ماه نموده عریضه را تقدیم مجلس نمایم . بعد خودم فکر و ملاحظه ثانوی کردم . بعضی اشکالات به نظر رسید . بعضی از آنها را به طریق اجمال لازم است عرض نمایم . 

معلوم می شود هنوز کینه و عداوتهای انسان صورت از قلبشان خارج نشده و به مقاصد نامشروعشان که وجود حضرتعالی را سد محکمی در جلو خود و راه حرکت  به سوی آنها فرض کرده اند نائل نشده اند این است که روزی که شعبات مجلس معین و اسم حضرت عالی هم جزو شعبهٔ اول قرائت شد اشخاص معلوم الحال فوراً شروع به هیاهو نمودند که چرا باز اسم تقی زاده را می برید . از جملهٔ آن اشخاص بود برادر صدرالعلما و جمع شده بودند که عریضه به مجلس بنویسند . آن وقت هنوز این ها مجلس افسادی در ظاهر نداشتند . حالا که اسباب را فراهم نموده در مسجد جامع اجتماع نموده اول حقوق را عنوان کرده بعد از آن از شاهزاده ها بودن نائب السلطنه و تشکیل سنا و اجرای احکام نجف به زبان می آورند . و در پی عنوانات دیگر هم هستند . با این حال قطعاً اگر این مسئله در مجلس مطرح بشود اگر آنها هم بر فرض غافل باشند از مجلس بر آنها اشاره خواهد شد که تعاقب نموده زیاد بر این مظلومیت و مقهوریت آن سید  بیچاره بیفزایند . 

این بود که بنده را به تردید افکند و همین نکته را به رفقا اظهار کردم تصدیق شد . وعلاوه بر رفقا محرمانه با آقای حاجی میرزا زین العابدین و آقای ذکاءالملک هم صحبت کردم . هر دو ملتفت این نکته بودند . صلاح ندانستند که در مجلس اظهار بشود و مخصوصاً آقای ذکاءالملک گفتند که به آقا بنویسید که صلاح نیست در مجلس مطرح شود . همین طور باشند تا ببینیم چه پیش می آید . لازم بود که این نکته را به عرض حضور مبارک برسانم . باز هر طور صلاح بدانید مرقوم فرمائید اقدام بشود و این را هم عرض بکنم تا وقتی که رفع محذور بشود حضرتعالی معذور و در واقع مجاز هستید .

و البته رفقا وضع طهران و وقایع جاریه و حوادث یومیه را تفصیلاً به عرض می رسانند احتیاج به تکریر بنده ندارد . همین قدر عرض می کنم که وضع خوب  نیست . وزراء حالیه متزلزل مشغول اصلاح کابینه هستند . از همه زیادتر به بیچاره حسینقلی خان نواب تاخت می آورند به واسطهٔ یک نطق و تعرض مؤتمن الملک در مجلس خصوصی . دیگر دست ازو برداشته اند و راضی به ماندن او در کابینه هستند . اما بعضی ها در باطن ممکن نیست از تخریب او منصرف شوند . تا خدا چه خواهد . زیاده تصدیع است ، الاحقر الجانی .


محمد خیابانی 














پاره ها 




تقی زاده در یکی از نوشته های عهد جوانیش ( مجموعه مقالات تقی زاده ، جلد اول ، ص ۳۷۴ ) محمدعلیشاه را به عنوان سلطانی : 

بی ناموس ، بی شرف ، بی دین ، بی وجدان ، بی عصمت ، بی رحم ، بی حس ، بی مروت ، بی همه چیز ، غدار ، جلاد ، که یزید بن معاویه پیش او حکم ملائکه دارد . 

توصیف کرده است .


بر گرفته از  کتاب : دومین کنگرهٔ تحقیقات ایرانی ، جلد ۲ ، ص ۵۲ 









































































































































































































هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گر شرم همی ز آن و این باید داشت
پس عیب کسان زیر زمین باید داشت
ور آینه وار نیک و بد بنمایی
چون آینه روی آهنین باید داشت

جمال الدین عبدالرزاق