۲۶ شهریور ۱۳۸۸

تازه ها و پاره های اسناد و نُسخه های خطی ۱


      از این پس مقالاتی با همین عنوان تقدیم فرهیختگان معزز میشود که حاصل تَوَرق و تجسس در کتب و مجلات مختلفه میباشد که آن قدر مفصل نیستند که خود مقاله ای شوند ، بل کوتاه ، ولی ناب و خواندنی و مفید برای نسخه پژوهی و علاقه مندان نُسَخِ خطی و اسناد و اوراق قدیمی . این سرمایه های مکتوب ، که ناموس فرهنگ غنی این خاک پاک میباشد ، متأسفانه در این ۳۰ سال ، به شدت در مسیر سقوط و نابودی و پراکندگی قرار گرفته اند ، در اکثر مواقع صاحبان این گونه آثار ترجیح میدهند که نسخ و اسنادِ گاهاً بسیار ارزشمند خود را از ایران ( موطن اصلی این نوامیس فرهنگی ) خارج و به قیمتهای گزاف ( که البته زیاد هم گزاف نمی باشد و بلکه بیش از اینها نیز می ارزند ) به مجموعه داران و کتابخانه های معتبر فرنگستان بفروشند که هم در پرداخت بسیار دقیق عمل میکنند و هم اینکه در نهایت دلسوزی از این نخ نگهداری می نمایند و در دسترس علاقه مندان قرار میدهند .

     کافیست شما من باب مثال سندی و یا نسخه ای خطی را برای فروش به کتابخانهٔ ملی برده و با مصیبتهای معامله با هموطنان را از نزدیک درک کنید ، در اکثر مواقع قیمتهای پیشنهادی این متولیان میراث مکتوب حتی از قیمتهای مال خران و دستفروشان منوچهری نیز کمتر میباشد و غالباً احساس میکند که در دُکّانی در بازار مشغول چانه زدن و خرید چند کیلو برنج یا یک تخته فرش میباشید . حال با این شرایط چه می توان کرد جز خروج نسخ از ایران ، و مورد احترام و تکریم اهل فرنگ قرار گرفتن . 

    باری از این بحث بگذریم که اگر بند دل بگشایم ، مثنوی هفتاد من کاغذ هم کم است و ناچیز و حاصلی جز آه و اشک ندارد و گوشی شنوا نیز نخواهم یافت . در تازه ها و پاره ها کوشش  بر این است که به معرفی :

اولاًَ : آنچه در مورد شناخت نسخ لازم و در نگاهداری اسناد واجب 

ثانیاً: اساتید این فن را که سالها در کتابخانه ها و زیرزمین های نمور خاک خورده اند و فهارس معتبری را برای ما به یادگار گذاشته اند

 ثالثاً:   نسخ خطی معروف و نفیس در اطراف و اکناف جهان و نسخ تازه یاب 

رابعاً :  اصطلاحات و اصولِ صحافی و خطاطی و نسخه شناسی و وقف نسخ و نکات ریز و درشت این فن 

بپردازم .

     در آخر لازم به ذکر می باشد که عنوان « تازه ها و پاره ها » برگرفته از سلسله مقالاتِ تازه ها و  پاره های ایرانشناسی « ایرج افشار » در مجلهٔ « بخارا » میباشد .                                    پ . ع 




۱ ـ واژه های هم ریشهٔ نُسَخ عبارت اند از : 

 

نُسّاخ : نسخه نویسان که از کتاب یا نوشته ای رونویسی کنند .

نَسّاخ : ناسخ ، کاتب ، کسی که از چیزی نسخه برداری میکند . 

نَسخ : یکی از شش قِسم خط است و آن را خط قرآنی نیز می گویند . 

نُسخَت : نوشته ، مکتوب ، یادداشت ، پیش نویس .

نُسخَت کردن : نوشتن ، یاداشت کردن ، پیش نویس کردن . 

نُسخه : کتابی که از روی آن نقل کنند یا بنویسند . 

استنساخ : نسخه گرفتن ، نسخه برداشتن از روی کتاب . 


لغتنامهٔ دهخدا ، چاپ ۱۳۶۳ 



۲ ـ برخی از نُسَخ خطی نفیس و نایابِ موجود در کتابخانهٔ ملی ایران 


۱ ـ کتاب الخاص ، اثر ابوعبدالله حسین بن ابراهیم ، مشهور به ادیب نطنزی و متوفی ۴۷۷ ه . ق ؛ زمان تحریر‌: ۴۷۵ ه . ق 

۲ ـ احیا   علوم الدین ، اثر امام محمد غزالی ، متوفی ۵۰۵ ه . ق ؛ زمان تحریر  : ۵۹۷ ه . ق 

۳ ـ دیوان اَبله بغدادی ، اثر محمد بن بختیار معروف به ابَله بغدادی ، متوفی ۵۷۹ یا ۵۸۰ ه . ق ؛ زمان تحریر : ۵۹۹ ه . ق 

۴ ـ مجموعهٔ رسائل ، آثاری از بوعلی سینا ، ابوالبَرکاتِ بغدادی ، بابا افضلِ کاشی و چند رساله از شهاب الدین سهروردی ؛ زمان تحریر ۶۵۹ ه . ق 

۵ ـ شرح الاشارات و التنبیهات ، اثر خواجه نصیرالدین طوسی ، متوفی ۶۷۲ ه . ق ؛ به خط مؤلف .

۶ ـ التذکره النَصیریه  ، اثر خواجه نصیرالدین طوسی ، متوفی ۶۷۲ ه . ق ؛ زمان تحریر : ۷۰۰ ه. ق. 

۷ ـ کلیات سعدی ، اثر شیخ مصلح الدین سعدی ، متوفی ۶۹۱ ه . ق ؛ زمان تحریر : ۷۸۴ ه . ق

۸ ـ کلیات جامی ، اثر عبد الرحمن جامی ، متوفی ۸۹۸ ه . ق ؛ به خط مؤلف ؛ زمان تحریر : ۸۷۷ ه . ق 

۹ ـ ده عنوان کتاب خطی از تألیفات ملا حسن قزوینی به خط مؤلف ، مهمور به مهر ایشان . 

 

برگرفته از فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ، جلد اول ، عبدالله انوار ، ۱۳۳۹ 



۳ ـ اصیل ترین نسخهٔ نهج البلاغه 


این نسخه از نهج البلاغهٔ شریف رضی مورخ ۴۶۹ ه . ق  میباشد و که اصیل ترین و کهن ترین نسخهٔ موجود در جهان میباشد . که در کتابخانهٔ عمومی آیت الله مرعشی در قم به شمارهٔ ۲۸ نگهداری میشود . 


برگرفته فهرست نسخ خطی کتابخانه آیت الله مرعشی 




۴ ـ  قصه ای از رابطهٔ میرزا علی صحاف و میرزا رضا کَلهر خطاط مشهور 


    صحافی اصفهانی بود به اسم میرزا علی که میرزا حوائج شغلی خود را به وسیلهٔ او انجام میداد . مثل میرزای کلهر با سید لطفعلی ، میرزا هم با این میرزا علی شوخی زیاد میکرد ، به درجه ای که محال بود اسم میرزا علی را ببرد و مانند میدان کهنه ای فروشانِ اصفهان که همیشه صفت را قبل از موصوف می آورند ، صفتِ « پِدِ سوخته » را جلو اسم او نگذارد . میرزا علی هم تنش میخارید و شوخیهای عجیب با میرزا میکرد . میرزا وقتی صفحه ای از خطِ خودش را به میرزا علی داده بود که بر روی مُقوّا چسبانده حاشیهٔ آن را جدول کشی کند یا به اصطلاح ، قطعه ای از آن بسازد . میرزا علی صفحهٔ کاغذ دیگری به همان رنگ و اندازه بریده از روی خط میرزا با همان قلم و همان عبارت داده بود روی آن نوشته بودند و این صفحه را وارانه روی مقوائی چسبانده و دور آن را با دقت جدول کشی کرده نزد میرزا آورد . میرزا که جز صفحهٔ سفید که از پشت خطوطی بر آن نگاشته شده بود چیزی ندید ، با کمال تعجب پرسید « این چیه ؟ » صحاف جواب داد « قطعه ایست که داده بودید بچسبانم » . استاد گفت « خطش کو ؟ » صحاف جواب داد چون خطی که روی صفحه نوشته بود خیلی خط بدی بود ، من تصور کردم مقصودِ شما تدارک مقوائی است که روی آن بعداً چیزی بنویسید . میرزا دیوانه شد ، آنچه فُحش و لَچَر بود به میرزا علی داد . میرزا علی در مقابل تمام این پرخاشها میگفت « آخر من چکار کردم که روی ننوشتهٔ کاغذ بهتر از روی نوشته اش بود . میخواستی مردم به من بگویند صنعت خود را بلد نیستم ؟ !!! ... » تا چند روزی این موضوع مطرح بود تا بالاخره میرزا علی دلش رحم آمده قطعهٔ سفید را برد و صفحهٔ خط میرزا را روی آن چسبانده برای استاد آورد . ...


برگرفته از زندگانی من ، تألیف عبدالله مستوفی ، جلد اول ، ص۲۵۲ 




۵ ـ روکش جلد و انواع آن 

 

شَبرو : به معنی پوست نازک گوساله است .  

ساغری : عبارت است از چرم گردهٔ کره الاغ که شامل دانه های برجستهٔ لطیف است . 

چَرمِ خام و پخته : بخشی از آن رنگ میشذه و قسمتی ساده و بدون رنگ میمانده . 

بلغار : پوست ضخیمی است خوشبو و موج دار که بدون مقوا و آستر برای برخی از جلدها ساخته میشده و نقوش بعضی را تفنناً با سیم و نخ و ابریشم مُلَوّن روی آن دوخته اند . این نوع به ندرت دیده شده است . 

زَری : از دوران صفویان به بعد بعضی از مجلدات با پارچه های زَری که به وسیلهٔ کارگاه های مخصوص به دست زری بافان و نقشبندان ماهر بافته میشده تزئین یافته است . 

قَلمکار : از صفویان به بعد صحافان برای روکش بعضی از جلدها از پارچه های قلمکار که به وسیلهٔ صنعتگران اصفهانی به شرح زیر ساخته میشذ بهره یافته اند : 

      مُذَهب : ابتدا نقشهٔ موردِ نظر را روی قطعه ای از چوب گلابی با قلم مو طراحی نموده سپس حکاک بوم آنرا به وسیلهٔ ابزار مخصوص خالی میکند تا نقشه ظاهر گردد . بعد قالبِ آماده شده را با رنگهای تهیه شده آغشته نموده پارچهٔ حریر با کَرباس قرار میدهد تا عین تصویر و نقش قالب روی پارچه منعکس گردد .

تَرمه : از دوران زندیه و قاجار برای روکش بعضی از بیاض های ادعیه و سایر نسخ استفاده شده است . 


برگرفته از کتاب  صحافی سنتی ، ایرج افشار ، ۱۳۵۷ ، ص ۱‍ 





۶ ـ سخن در زشتی خط 

 

    گویند : بدی خط یکی از دو آفت است و گفته اند بدی خط آفت ادب بوده ، و باز گفته اند : بدی خط نشانهٔ خشک سالی ادب است . 


الفهرست ، محمد بن اسحاق بن ندیم ، ص ۱۷ ، ۱۳۸۱





۷ ـ سخن دربارهٔ قلم مَنانی   ( منانی نامی است که تازیان به آثار مانی داده اند ) 


      خط منانی از فارسی و سوریانی استخراج شده و مخترع آن مانی است چنانکه مذهب او هم ترکیبی از مجوسیت و نصرانیت است . حروف این خط بیش از حروفِ عربی است . و با آن اناجیل و کتابهای مذهبی خود را می نویسند ؛ و مردم ماورا النهر و سمرقند نیز کتابهای دینی خود را با آن نوشته و آن را خط دینی نامند . و مرقیونیه خطی دارند که به خودشان اختصاص دارد و شخص موثقی که آن را دیده است به من گفت : این خط شبیه به خط منانی است ولی غیر از آن است . 


الفهرست ، ص ۲۹ 


   

  


 

       


































































اسنادی نویافته از میانِ مواریثِ کهن


























اسنادی نویافته از میانِ مواریثِ کهن



مقدمه : 

    بخشی از دستنویس های موجود در گنجینه های نسخ خطی جهان ، « جُنگ » ها ، « مجموعه » ها و 

 « مُرقّعات » میباشند . « جُنگ » ها  عنوانِ عام مجموعه هایی کشکول وار هستند که افزون بر نقل آیات و احادیثِ ناب ، حاوی فوایدی تاریخی ، رجالی ، نکاتِ ادبی ، حکایات ، امثال ، نوادر اخبار ، ظرایفِ اقوال ، طرایفِ اخبار ، لطایف اشعار ، و ... هستند که از سوی مؤلّفانِ نوعاً ناشناخته ای آن ها و با بهره گیری از منابع و مصادر بسیار گسترده ، جمع آوری و در این نوع مجموعه ها با عناوینی همچون : جُنگ ، مجموعه ، بَیاض ، سفینه و ... گردآوری شده اند ؛ اهمیّتِ این نوع آثار ، صرفِ نظر از منحصر به فرد بودن و خطّ مؤلف بودنِ آنها ، بیشتر از آن جهت است که حاوی ناب ترین داده ها و مشحون از زبده ترین اطلاعات دست اول در فنون و علوم گوناگون ، مخصوصاً در بخش های مختلفِ ادبی به صورتِ نظم و نثر هستند . چه بسیار اطلاعاتِ ناب و ذی قیمتی که دانش پژوهان حوزه ی ادبیات و تاریخ و ... در این سالهای اخیر با عنوان 

حلقه های مفقودهٔ تاریخ و ادبی ، از میان اوراق به ظاهر پراکنده و متشتّت همین جُنگها ، به دست آورده و منشأ باز شدن افق ها و بسترهای نوینی در حوزه های ادبی و تاریخی در دانشگاهها و سایر محافلِ ادبی گردیده است . 

    راقم بر اساس تفحّص و احصایی که از فَهارس دستنویس های چاپ شده در ایران و خارج کشور داشته است ، بر این باور است که بیش از سه هزار اثر دستنویس ، با عنوانِ « جُنگ » ، در این فَهارس معرّفی شده اند ، که البته برخی از این نسخه ها ، به جهتِ اینکه حاوی رساله های متعدد خُرد و کوچک بوده ، فهرست نگاران کم حوصله ی این مجموعه ها ، به جهتِ تسهیل کارِ خویش ، آنها را به عنوان « جُنگ » معرفی 

نموده اند ! بر افرادِ پُر حوصله و توانا و علاقمند به این نوع آثار است ، که باتهیه ی یک کتابشناسی جامع از این نوع آثار ، به انضمام فهرستی گزیده از عناوین مطالب و اطلاعاتِ نابِ روایی ، ادبی و تاریخی ، رجالی ، فلسفی ، کلامی ، فقهی ، اصولی ، طبیعی و ... منظوم و منثورِ مضبوط سطر سطرِ این « جُنگ » ها ، به غنای این نوع آثار بیفزایند ؛ و همچنین ثبتِ عناوین اجمالی مطالبِ ارزشمند آنان به همراه درج شماره ی برگ آنها ، در فهرست نگاری نسخه های خطی ، از سوی فهرست نگاران ، به نظر میرسد از کم ترین انتظارات و 

خواسته های جامعه ی پژوهشگران حوزه ی مختلفِ علمی برای دستیابی روان به مطالبِ دست اول این جُنگها ، بوده باشد . از زاویه و منظر دیگر به هر حال نباید فراموش نمود که به قول ظریفی : « جُنگها زنگ تفریح فهرست نگاران هستند » ! 

    نکته ای که باید بدان اشاره و اذعان نمود این است که یکی از ضعف های اساسی فهرست نگاری توصیفی 

« شتاب زدگی » و « عجله » در امر معرفی نسخه هاست ؛ و این نقیصه در فهرست های توصیفی چاپ شده ، به خصوص چاپ ایران به وضوح مشهود است . شتاب زدگی در کارِ فهرست نگاری نسخ خطی ـ گر چه با هزار و یک دلیل معقول نیز صورت گرفته باشد ـ تقریباً آفتی همگانی است که به هر دلیل در سالهای اخیر ، دامنگیرِ بسیاری از فهرست نگاران نسخ خطی شده است ؛ این شتاب زدگی و عجله در فهرست نویسی توصیفی گاه چنان شدید است ، که گاهی ثبت و ضبطِ اساسی ترین مؤلفه ها و پارامترهای فهرست نگاری در فهرست ها ، به بوتهٔ فراموشی سپرده میشود ! علت این نوع رویه دقیقاً دانسته نیست ، تردیدی نیست باید این حقیقت را پذیرفت که « فهرست نویسی نسخ خطی توصیفی باید با دقت و حوصله کافی صورت گیرد . » ، اگر کسانی از فهرست نگاران به هر دلیل متصور ، حوصلهٔ یا فرصتِ کافی برای فهرست نگاری توصیفی ندارند ، باید از ورود به این حیطه خودداری نمایند و یا به همان فهرستنگاری مختصر یا نماگوی بسنده نمایند ! تردیدی نیست که یک فهرست نگارِ متعهد باید خود را به مؤلفه ها و پارامترهای تعریف شده در سه نوع روش « فهرست نگاری نامگوی ، توصیفی ، تحلیلی » ملتزم بنماید . در فهرست نویسی توصیفی ـ که عمده روش فهرست نگاری میانه و معمول و جاری در کتابخانه ها نیز همین روش است ـ صرف نظر از سایر مقوله ها و بخش های دیگر مرتبط با موضوع فهرست نگاری نسخ خطی ، در موضوع ما نحن فیه که مبحث « جُنگها » است ، این آثار باید با حوصله و دقت معرفی شوند و گزارشی از محتوای این آثار و عناوین مطالب همراه با شماره برگهای آن مطالب ، برای آگاهی پژوهشگران ، در فهرستها گزارش گردد . 

پ . ع 


معرفی جُنگی نفیس 



        این جُنگ بسیار نفیس  در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه استانبول « بخش آثار نادر » به 

شمارهٔ « IUK . FY . 1422 » در ترکیه نگهداری میشود و این اثر تاریخی مهم و ارزشمند ، در واقع تحفهٔ شاه طهماسب صفوی ( ۹۳۰ ـ ۹۸۴ ه ) به سلطان مراد سوم عثمانی ( ۹۸۲ ـ ۱۰۰۳ ه ) است و بایستی قاعدتاً آن اثر بین سالهای ۹۸۲ ـ ۹۸۴ ه به وی اهدا گردیده باشد . این اثر عزیزالوجود در فهرست کتابخانه ی دانشگاه استانبول چنین معرفی شده است :

     « مجموعه مرقّعات [ شاه قلی مهردار ] ؛ این جُنگ بسیا بسیار نفیس به فرمان شاه طهماسب آماده شده و به سلطان مراد  ثالث هدیه شده است . از نظر مینیاتور و نامهای خاص شایان تحقیق بیشتری است ،

    خط نسخ ، ثلث ، نستعلیق ، تعلیق ؛ نام کاتب ؛ اصل جُنگ ؛ به خط شاه قلی مهردار ، ظ ه ۳۴۵ * ۴۷۵ میلیمتر ، متن مختلف ، ۸۹ برگ ، سطور مختلف ، کاغذ ضخیم الوان آهار زده هامش زرافشان ، جلد روغنی گل و بوته ، عطف میشن مطلای بسیار بسیار نفیس درون سوخت با تُرنج و سَرتُرنج لَچَکی و کَمندی لولادار و قابدار ، آرایش : آغازِ مطالب شنگرفی و مُطَلّا ، مُجَدوَل طلایی ، دو لوح بسیار بسیار نفیس با تُرَنجِ مُذَهّب مُزدَوَج ، مینیاتورهایی از حضرتِ مریم و حضرتِ عیسی ( در آ و ب ۶ ، آ و ب ۷ ، آ و ب ۱۰ ، ب ۱۱ ، آ ۱۷ )، چند تصویر سیاه قلم ، تصویر سیا قلم شیر . در کنار خطاطان مشهور ، در آ ۴۶  ـ ب ۴۷ دستخط شاه اسماعیل و در ب ۶۴ خط شاه طهماسب آمده است . در آ ۷۹ خط عبدالله بن محمد مشهور به مروارید دیده میشود . در ب ۲۲ و ب ۳۴ تصویر از سلطان حسین بایقرا هست . 

    آغاز : ای نام تو دیباچهٔ دیوان کمال   .... اما بعد چنین گوید راوی این روایت ...

توضیح : این مرقعات بسیار بسیار نفیس ارزشمند در موزه نگهداری میشود » 

    عبارات فوق تمامی آگاهی ها در معرفی نسخه ای بسیار مهم و سلطنتی است و این در حالی است که شایسته می بود ، امثال این نوع آثار ارزشمند و بسیار مهم ، به جهت اهمیت تاریخی و ادبی و حساس آنها به تفصیل گزارش می گردید . از آنجا که دسترسی خارجیان به آثار کُهن و دستنویس و اسلامی در ترکیه با محدودیتهایی همراه است ، به حول و قوهٔ الهی توفیقی به دست آمد تا در سفر مرداد ۱۳۸۶ این امکان فراهم آید تا پس از طی مراحل صعبِ اداری و تکمیلِ فرمهای مختلف و چهار روز پیگیری مداوم ، برای دسترسی و محدود راقم به دستنویس های این کتابخانه ، موافقت ریاست کتابخانه جلب گردید . مشکلِ دیگر در این کتابخانه ، دسترسی به آثارِ دستنویس نفیسی است که در بخش موزه و در درون ویترینهای آن قرار دارند ، قاعدتاً دسترسی و مطالعهٔ آنها به مجوز خاص دیگری از طرفِ ریاست دانشگاه استانبول نیاز است ، که پس از طی مراحل و توضیحاتِ فراوان و بیان گزارشی از فعالیتهای این ناچیز در حوزهٔ نسخ خطی ، موافقت آن نیز حاصل گردید که این اثر ارزشمند از ویترینِ موزه خارج فردیده و فقط برای چند دقیقه برای مطاکعه و تورق به بخش سالن مطالعه آورده شود ! تمامی صفحاتِ این اثر هنری فوق العاده ارزشمند و بی نظیر ، که در قطع سُلطانی بزرگ است ؛ با دقت تمام ، تورق گردید ، چند برگی از آن نسخه ، تصویری رنگی خواستم ! در وهلهٔ نخست گفتند امکان ندارد ! و بر فرض موافقت ریاست کتابخانه نیز ، به جهت نفاست فوق العادهٔ آن ، قیمت تصویر هر برگ از آن اثر نفیس ، ۷۵ لیر خواهد بود ! به هر تقدیر ، پس از طی گفتگوهای مفصّل ، که نقل همهٔ آنها در این مجال و مقال ، مطمئنّاً موجب تطویل مملّ خواهد بود ، به استثنای مینیاتورهای نفیس آن اثر ، با اعطای تصویر چند برگی از این اثر مهم ، موافقت گردید و الحمدلله این کمینه توانست پس از طی ۷ روز پیگیری مستمرّ ، تصاویری از مرقعاتِ خوشنویسی ارزشمند و هنری به خط ثُلث شاه اسماعیل صفوی و نیز خطوط تعلیقِ عبدالله بن محمد مشهور به مروارید و ولی گیلانی در اواخر سده ی ۹ ه  و چندین سندِ تاریخی دیگر تهیه نماید که اینک بدون هیچ توضیحی درباره ی محتوای و متنِ این مرقعات و اسناد ،  تعدادی سند تاریخی و مرقع خوشنویسی ارزشمند و هنری به علاقمندان و خوانندگان فرهیخته تقدیم میگردد . 


حسین متقّی      ( پیام بهارستان ، شمارهٔ ۱و۲ ، پاییز و زمستان ۱۳۸۷ ، ۲۶۶ـ ۳۱۰ ) 



  

 مرقع ( ۱ ) برگِ ۱ ب  






مرقع  ( ۲ ) برگِ ۲ الف 




مرقع ( ۳ ) برگِ ۲ ب 






مرقع ( ۴ ) برگِ ۳ الف 



مرقع ( ۵ ) برگِ ۳ ب 


 



مرقع ( ۶ ) برگِ ۴ الف 




مرقع ( ۷ ) برگِ ۴ ب 



مرقع ( ۸ ) برگِ ۷ ب





مرقع ( ۹ ) برگ ۴۹ ب



مرقع ( ۱۰ ) برگِ ۴۶ الف ، به خط شاه اسماعیل صفوی



مرقع ( ۱۱ ) برگِ ۴۶ ب ، به خط شاه اسماعیل صفوی 





مرقع ( ۱۲ ) برگِ ۴۷ الف ، به خط شاه اسماعیل صفوی 





مرقع ( ۱۳ ) برگِ ۴۷ ب 





مرقع ( ۱۴ ) برگِ ۵۲ الف 




مرقع ( ۱۵ ) برگِ ۷۱ ب 





مرقع ( ۱۶ ) برگِ ۷۸ الف ، به خط تعلیقِ عبدالله بن محمد مشهور به مروارید 




مرقع ( ۱۷)‌  برگِ ۸۴ ب ، به خط عبدالله بن محّمد مشهور به مروارید در هرات 





مرقع ( ۱۸ ) برگِ ۷۹ ب ، به خط تعلیق ولی گیلانی در سال ۸۹۷ ه . ق 



مرقع ( ۱۹ ) برگِ ۸۰ ب